ماشین رو بد از ۲ ماه کار مداوم تموم کردیم. چند قسمت از ماشین زنگ زدگی داشت که البته بد از عمر ۳۰ سالگی کمی‌ طبیعی هستش مخصوصاً فیات دوکاتو، ساله ۱۹۸۶. اون موقع ماشین رو میساختن که چند سالی‌ استفاده کنی‌ و بندازی کنار و یه ما ماشین دیگه بگیری.
چیز دیگه که به زنگ زدگی ماشین کمک می‌کنه استفاده ماشین تو منطقه ساحلی که شن و ماسه هست و نمک، صاحبای قبلی ماشین ما هم زیاد با ماشین کنار دریا رفته بودن واسه همین ماشین کمی‌ رسیدگی می‌خواست.
کارای ماشین تا ۳ ژانویه طول کشید و ما برای سفر آماده بودیم، خسته و کوفته ولی‌ باید راه بیفتیم، ما از یه جا موندن میگندیم
.ژانویه ۲۰۱۷ ساعت ۲۳:۴۵ دقیقه ما از شهر بیل تو سویس راه افتادیم به سمت ایتالیا. مقصد جزیره‌ کرت یونان.
تصمیم داشتیم از سویس بریم به شمال ایتالیا، از میلان، ونیز و آخرین شهر مرزی تریست بگذریم و بعدش بریم از اسلوانی، کرواسی، بوسنی، مونتنگرو و آلبانی وارد یونان بشیم.
شب اول تا تیچینو، سویس رانندگی‌ کردیم حدود ساعت ۴ صبح بود خوابیدیم، روز دوم تا نزدیکیهای روم ،ایتالیا رفتیم. شب رو تو
یکی‌ از استراحتگاه‌های اتوبان موندیم..

روز سوم از ایتالیا گذشتیم، از یه قسمت کوچیک کشور اسلوانی گذشتیم. بعدش وارد کرواسی شدیم.
کرواسی جزو کشورهای شینگن نیست و باید دم مرز مدارکمون رو نشون می‌دادیم، مال آشی رو دیدن و بهش پس دادن مال من یه ۱۰ دقیقه طول کشید. یه سری پرسو جوو که کجا زندگی‌ می‌کنم و مامان بابام کیه و تمام این دنگ فنگ‌ها مال این بود که من پاسپورتم ایرانیه!
خلاصه که من مثل همیشه خوشرو و باهاشون بگو بخند کردم و حتی دعوتشون کردم بیان توی ماشین یهو همه چی‌ به خوبی‌ و خوشی‌ تموم شد و ما وارد کرواسی شدیم.

حتما الان براتون یه سواله، که چرا من که شوهرم سوئیسی هست هنوز پاسپورت سوئیسی ندارم؟ راستش من هیچ وقت به فکر گرفتن پاسپورت سویس که یکی‌ از بهترین و معتبرترین پاسپورت‌های دنیاست نبودم.

وارد کرواسی شدیم، تا شهر مرزی و بندری باکار اومدیم، غروب بود و سرد هوا۶- درجه بود،، ما قبلا روی نقشه یه جا رو پیدا کرده بودیم برای خواب.
پیدا کردن یه محل مناسب برای گذروندن شب خیلی‌ مهمه وقتی‌ که با ماشین سفر میکنی‌ و ماشینت خونته. معمولان جاهای خلوت و با صفا که البته خصوصی نباشه یا پارکینگ‌های نزدیک بندر تو شهرای ساحلی بهترین جاهاست.
رفتیم اونجا که من تو نقاشه پیدا کرده بودم ولی‌ بسته بود، مجبور شدیم بریم جای دیگه، یه پارکینگ نزدیک پالایشگاه که برای عموم
آزاد بود، و ما هم شب رو اونجا خیلی‌ راحت گذروندیم.

روز سوم از جاده ساحلی آدریا که از کرواسی شروع می‌شه از یه قسمت کوچیک بوسنی، مونتنگرو و آلبانی می‌گذره.
جاده‌ای ۲ طرفه با یه عالم پیچ و خم که از کنار دریا آدریاتیک میگذره با یه عالم تونل های وحشت آور، که فکر میکنی‌ هر لحظه یه سنگه که بیفته روت.
جاده بعضی‌ وقتا از توی شکاف کوه‌ها ردّ میشد و صحنهأیی که از پنجره ماشین می‌دیدم نفس‌گیر و بینظیر بود.

باد انقدر شدید بود که بعضی‌ وقتا فکر میکردی ماشینو از جا در بیاره. با سرمای ۶- با اون باد شدید بهتر بود فقط به رانندگی‌ ادامه بدیم.

img_4084

جاده‌ای صخره‌ای و بدون درخت فقط سنگ و بوته و یه عالم خونه‌های تفریحی تابستونی که همه خالی‌ از سکنه بود.
مثل جاده ارواح میمونست، که یه فیات با ۲ تا سرنشین خوش حال از توش داشتن رد میشدن .
تصور اینکه تابستون اینجا پر از جنب و جوش و ترافیک سخت بود.

تو هر گوشه کنار تابلو اجاره اتاق یا خونه یا اینکه اوتو کمپ.
اوتو کمپ جاهایی بود که ماشینهای کمپر یا کاروان میتونه بره و پارک کنه.

واحد پول کرواسی کونا هست و ما باید پول رو عوض میکردیم،۵۰ یورو میشد ۳۵۰ کونا.
اول باید دیزل میزدیم. بعد از حساب کردن، متوجه شدم عددهای روی قبض با عددهای روی دستگاه کمی‌ فرق می‌کنه،فکر کردیم که شاید مالیات بهش اضافه شده. این اتفاق دوباره تو یه سوپر مارکت محلّی برام پیش اومد ولی‌ بازم فکر کردم مالیاته ولی‌ غافل از اینکه سرمونو کلاه گذاشته بودن.
اینو وقتی‌ فهمیدم که یه روز دیگه خریدمون رو از سوپرمارکت آلمانی‌ کردیم و همه چی‌ برامون روشن شد.
خیلی‌ حسه بدیه که چون زبان اون کشور رو نمی‌دونی و خارجی‌ هستی‌ سرتو کلاه بزارن.
ولی‌ این اتفاقا دلیل بد بودن اون کشور نبود.
کرواسی کشوری بسیار زیباست، با طبیعتی بینظیر. امینیتش هم خوب بود، ما هر جا که یه پارکینگ بود شب میخوابیدیم و روزا هم رانندگی‌ میکردیم. سرد بود و یخبندون.

شب سوم رو تو شهر امیس نزدیک شهر اسپیلیت کنار یه بندر پارک کردیم، هوا ۴- درجه بود، همه چی‌ یچ بسته بود حتا آب زاید توی تانک ماشین هم یخ بسته بود.

ما تصمیم گرفتیم که فرداش از اتوبان بریم چون با این باد و سرما اصلا هیج جا نمی‌شه ایستاد پس بهتره زودتر برسیم به جای گرم.

صبح ساعت ۵ از خواب پا شدیم، هوا سرد بود به جی‌پی‌اس مسیر اتوبان رو دادیم.
از شکاف کوه ردّ شدیم، شهر امیس تو یه شکاف کوه قرار داشت، متاسفانه ما شب رسیدیم و صبح تاریک اونجا رو ترک کردیم، فکر کنم شهر امیس از اون شهرای دیدنی‌ باشه.
برای رسیدن به اتوبان باید از یه مسیر سخت کوهستانی ردّ میشدیم، هوا به 10- درجه رسیده بود، بعضی‌ وقتا بوران برف داشتیم و یه
جاهایی‌ جاده یخ زده بود. بعد از ۲ ساعت رانندگی‌ تو مسیر کوهستانی به اتوبان رسیدیم و جفتی یه نفس راحت کشیدیم.

خوشحال از اینکه بدون هیچ تصادفی اون مسیر رو ردّ کردیم.

هوا دیگه روشن شده بود و ما طلوع زیبای خورشید رو تو بوسنی و هرزگوین گذروندیم.

img_4060-blog